
ضرب المثل های فارسی
ضرب المثل های فارسی ک

ضربالمثل ها به سخنان برجسته، روشن، پندآمیز و مستقل که در زبان فارسی رایج بوده است گونهای از بیان می باشد که معمولا تاریخچه و داستانی پندآموز در برگرفته می باشد . بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینه برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن است بااینحال، در سخن بهکار میرود. شکل درست این واژه مَثَل می باشد و ضرب در ابتدای آن اضافه شده است . به عبارت دیگر، ضرب المثل به معنای مَثَل زدن به فارسی: داستان زدن است.
و مورد پیدایش و رواج ضب المثل و اصطلاحات مثلی هیچ گونه اطلاعی در دست نمی باشد. جملاتی که امروزه به عنوان امثال و حکم شناخته شده و در تکلم عموم جاری است، ابتدا گفتار لحظهای و ترواش برقآسای اندیشه انسان سخنگو بوده که به لحاظ مؤثر بودن، دقیق بودن و دلنشین بودن آن در ذهن شنونده حک و سپس تکرار شده است. اولین گوینده یک عبارت مثلی به همان اندازه ناشناس بوده که گویندگان و نویسندگان اشعار فولکلوریک و اساطیر باستانی بوده است
« ک»
کاچي بهتر از هيچي است !
آار از محكم آاري عيب نميكنه !
آار بوزينه نيست نجاري !
آار خر و خوردن يابو !
آارد، دسته خودشو نمي بره !
آار نباشه زرنگه !
آار، نشد نداره !
آار هر بز نيست خرمن آوفتن — گاو نر ميخواهد و مرد آهن .
آاري بكن بهر ثواب – نه سيخ بسوزه نه آباب !
آاسه گرمتر از آش !
آاسه جائي رود آه شاه تغار باز آيد !
آاسه را آاشي ميشكنه، تاوانش را قمي ميده !
آاشكي را آاشتند سبز نشد !
آاشكي ننم زنده ميشد – اين دورانم ديده ميشد !
آافر همه را بكيش خود پندارد !
آاه از خودت نيست آاهدون آه از خودته !
آاه بده، آالا بده، دو غاز و نيم بالا بده !
آاه پيش سگ، استخوان پيش خر !
آاه را در چشم مردم مي بينه آوه را در چشم خودش نمي بينه !
آاهل به آب نميرفت، وقتي ميرفت خمره ميبرد !
آباب پخته نگردد مگر به گرديدن !
آبكش خروس ميخونه !
آپه هم با فعله است ؟!
آجا خوشه؟ اونجا آه دل خوشه !
آج ميگه اما رج ميگه !
آچلي را گفتند: چرا زلف نميگذاري ؟ گفت : من از اين قرتي گريها خوشم نمياد !
آچل نشو آه همه آچلي بخت نداره !
آچليش، آم آوازش !
آدخدا را ببين ، ده را بچاپ !
آرايه نشين، خوش نشينه !
آرم داران عالم را درم نيست — درم داران عالم را آرم نيست !
آرم درخت از خود درخته !
آژدم را گفتند: چرا بزمستان در نميآئي ؟ گفت : بتابستانم چه حرمت است آه در زمستان نيز بيرون آيم ؟!
آس را وقوف نيست آه انجام آار چيست ! (( هر وقت خوش آه دست دهد مغتنم شمار )) [ [ حافظ ]]
آس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من !
آسي دعا ميكنه زنش نميره آه خواهر زن نداشته باشه !
آسي را در قبر ديگري نمي گذارند !
آسي آه از آفتاب صبح گرم نشد از آفتاب غروب گرم نميشه !
آسي آه از گرگ ميترسه گوسفند نگه نميداره !
آسي آه را مادرش زنا آنه، با ديگران چها آنه !
آسي آه منار ميدزده ، اول چاهش را ميكنه !
آسي آه خربزه مي خوره، پاي لرزش هم ميشينه !
آشته از بسكه فزونست آفن نتوان آرد !
آفاف آي دهد اين باده بمستي ما — – خم سپهر تهي شد ز مي پرستي ما .
آف دستي آه مو نداره از آجاش ميكنند ؟!
آفتر صناري، ياآريم نميخونه !
آفتر چاهي جاش توي چاهه !
آفشات جفت ، حرفات مفت !
آفشاش يكي نوحه ميخونه، يكي سينه ميزنه !
آفگيرش به ته ديگ خورده !
آلاغ آمد چريدن ياد بگيره پريدن هم يادش رفت !
آلاغ از وقتي بچه دار شد ، شكم سير بخود نديد !
آلاغ از باغمون قهر آرد، يك گردو منفعت ما !
آلاغ از باغمون قهر آرد، يك گردو منفعت ما !
آلاغ خواست راه رفتن آبك را ياد بگيره راه رفتن خودش هم يادش رفت !
آلاغ، روده خودش در آمده بود اونوقت ميگفت : من جراحم !
آلاغ سر لونه خودش قارقار نميكنه !
آل اگر طبيب بودي سر خود دوا نمودي !
آلاه را آه به هوا بيندازي تا پائين بيايد هزار تا چرخ ميخوره !
آلاه آچل را آب برد گفت : براي سرم گشاد بود !
آلفتي نون را بگير و نازآي آار را !
آلوخ انداز را پاداش سنگ است — – جواب است اي برادر اين نه جنگ است .
آله اش بوي قرمه سبزي ميده !
آله پز برخاست سگ جايش شنست !
آله گنجشكي خورده !
آمال همنشين در من اثر آرد — وگر نه من همان خاآم آه هستم . [ [ سعدي]]
آم بخور هميشه بخور !
آمم گيري آمت گيرم – نمرده ماتمت گيرم !
آنار گود نشسته ميگه لنگش آن !
آند همجنس با همجنس پرواز ! (( آبوتر با آبوتر باز با باز …))
آنگر خورده لنگر انداخته !
آور از خدا چي ميخواهد ؟ دو چشم بينا !
آور خود و بيناي مردم !
آورشه اون دآانداري آه مشتري خودشو نشناسه !
آور را چه به شب نشيني !
آور آور را ميجوره آب گودال را !
آور هر چي توي چنته خودشه خيال ميكنه توي چنته رفيقش هم هست !
آوري دخترش هيچ، داماد خوشگل هم ميخواهد !
آوزه خالي، زود از لب بام ميافته !
آوزه گر از آوزه شكسته آب ميخوره !
آوزه نو آب خنك داره !
آوزه نو دو روز آب را سرد نگه ميداره !
آوسه دنبال ريش رفت سيبيلشم از دست داد !
آوسه و ريش پهن !
آو فرصت ؟!
آوه بكوه نميرسه، آدم به آدم ميرسه !
آوه ، موش زائيده !
ادامه...
حشره شناسی و دفع آفات مقدماتی
خدمات غیر حضوری شیراز در زمان قرنطینه
ذکر روزهای هفته